یکی از موضوعات ارزشمند در بین مباحث زبان انگلیسی که برای بسیاری از زبانآموزان مخصوصا در سطوح ابتدایی مشکل است، آشنایی کافی با افعال دو قسمتی یا phrasal verbs است. به همین خاطر در این گفتگو با یکدیگر بعضی از مهمترین افعال دو قسمتی با bounce را مورد بررسی قرار میدهیم.
منظور از افعال دو قسمتی با bounce آن دسته از افعالاند که دارای دو بخش یعنی یک فعل یعنی bounce و یک حرف اضافه هستند. و ترکیب این دو قسمت است که معنایی متمایز از هر کدام از دو بخش را تولید کرده است.
بخوانید: فعلهای دو قسمتی یا Phrasal Verbs را بیشتر بشناسید
قبل از بررسی افعال دو قسمتی با bounce مناسب است معانی و کاربرد خود این فعل را بررسی کنیم.
پرکاربرترین معانی bounce عبارت است از «بالا یا پایین پریدن» و «با سرعت و با جست و خیز پیاده روی کردن» و «(مثل برخورد توپ) در اثر برخورد با سطحی به جهت مختلف تغییر مسیر دادن» و همینطور «پاس نشدن وجه یک چک». مثال:
The ball was bouncing up and down.
«توپ بالا و پایین میپرید.»
I saw John bouncing in the street this morning.
«من امروز صبح جان را در خیابان دیدم که با سرعت زیاد و جست و خیز حرکت میکرد.»
I was given cheque by a stranger and it bounced.
«از سوی یک غریبه به من چکی داده شد که پاس نشد.»
در ادامه با هم تعدادی از افعال دو قسمتی که با bounce ساخته شدهاند را بررسی میکنیم. دقت داشته باشید که افعال دو قسمتی با bounce ممکن است شمار بیشتری داشته باشند.
کاربرد این فعل به صورت bounce back from something است. معنای این کاربرد «بهبود یافتن از مشکلی» و «التیام یافتن از ناراحتی» و «به پاخاستن بعد از به زمین افتادن» است. مثال:
The financial situation is dire at the moment, but it will bounce back.
«وضعیت اقتصادی اکنون وخیم است ولی در آینده بهبود خواهد یافت.»
The boxer was knocked to the ground but he immediately bounced back.
«بوکسور روی زمین افتاد ولی خیلی سریع دوباره برخاست.»
کاربرد این فعل معمولا به صورت bounce someone into something است. معنای این فعل «کسی را به انجام کاری مجبور کردن» است. مثال:
The protesting workers bounced the company into salary increases.
«کارگران معترض شرکت را واردار به افزایش حقوق کردند.»
بخوانید: در زبان انگلیسی بین As و Like چه تفاوتی وجود دارد؟
این فعل نیز به صورت bounce off something مورد استفاده قرار میگیرد. معنای این کاربرد «برخورد جسمی به سطحی و تغییر جهت دادن آن» و یا در مورد موضوعات غیرفیزیکی «تست کردن ایدههای مختلف یا اصطلاحا تضارب آراء» است. مثال:
The ball bounced off the goalkeeper and entered the goal.
«تو به دروازهبان خود و تغییر جهت داد و وارد دروازه شد.»
In this session we bounce our ideas off each other and see what happens.
«در این جلسه ما فکرها و پیشنهاداتمان را در برابر همدیگر قرار میدهیم تا ببینیم چه میشود.»
مرجع آگهی های استخدامی...برچسب : نویسنده : استخدام کار estekhdamha بازدید : 225